هنر و ادبیات

شعری در باب کریسمس: تولد برادر بزرگتر

5/5 - (2 امتیاز)

 دل من در دل شب روی زمین خواب خدا را دیده
چشم داوود در کلبه محزون و حقیر روح خدا را دیده
خوش بحال من و تو چونکه پدر حامی ماست
خود فرود آمده چون غربت و تنهایی  ما را دیده
صاحب و مالک افلاک و فلک یافت تولد بر خاک
آسمان پادشه  صلح و صفا را به قنداق دیده
باز کن پنجره چشمانت رو به افق سمت جلیل
بگذار داخل قلبت بشود فیض جلیلی که پسر را داده
امپراتوری پر وسعت خود خواهی خود را وا نه
سر فرود آر به گهواره طفلی که خدا را دیده
در مشام و نفس هر که به او دل داده
بوی یاس و سحر و سنبل و نرگس متداول داده
باز کن پنجره قلبت را، نکند رود از اینجا گذرد
و بمانیم ما تشنه و آشفته و بیگانه سر سجاده
خوش قدم بود مسیحا به جهان فانی
شاد  باشید که پدر دعوت در جشن پسر را داده
خوشبحال همه قومی که خدا گشته برادر با او
چون بزرگ است برادر همگان هدیه ز جانش داده 

کاظم 
کریسمس 2015

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO