سؤالات رایج

کتاب مقدس و مسیحیت درباره کهکشان های دیگه و سیارات و… و این همه عجایت و شگفتی هایی که در بیرون این کره هست چی میگه و آیا اشاره ای به این مطلب شده؟

5/5 - (3 امتیاز)

زمانی که کتاب مقدس نگاشته شد، کلماتی از قبیل کهکشانها و سیارات در واژگان عبری وجود نداشت و به این خاطر مستقیماً به چنین کلماتی اشاره نشده. اما پرواضح است که کتاب مقدس با هدف ستاره شناسی یا علوم فضایی نگاشته نشده و هدف نگارش کتاب مقدس، رهایی بشر از سقوط و برقراری ملکوت خدا در میان انسانها می باشد. کتاب مقدس تنها به این بسنده می کند که خدا آسمانها و زمین را آفرید و نیز اشاراتی به سه آسمان دارد. آسمان اول اتمسفر یا جو زمین است و آسمان دوم از جو زمین تا حضور خدا یعنی تمام کهکشانها و سیارات موجود و منظومه ها در آن و آسمان سوم، حضور قدوس خداست. در آسمان دوم، شیطان و ارواح ناپاک و دیوها سکونت دارند که کتاب مقدس به آنها به عنوان ریاستها و قدرتها و جهان داران این ظلمت که در جایهای آسمانی ساکن هستند، اشاره دارد.

اما جهت اطلاعات بیشتر شما در باره این مطلب به مقاله ای که در وب سایت پرپاسخ موجود است و اشاراتی به عقاید مختلف در باره آسمانها شده در زیر توجه فرمایید:

عبارت "در آسمان هفتم" به معنای تجربه لذت و بهره است. این عبارت همچنین این مفهوم را نیز تداعی می کند که هفت آسمان در ابتدا وجود داشته است، که این یک آموزه معمول در میان مذاهب گوناگون نیز هست.
دو تا از قدیمی ترین مذاهب که هفت آسمان جزو آموزه های آنها بوده، هندویسم و فرهنگ باستانی بابلیان می باشد. در هندویسم، هفت جهان بالاتر و هفت جهان پایین تر وجود داشته است. شش جهان بالاتر از ما، مکانهای اعجاب انگیزتر و لذایذ بیشترهستند که افرادی که کارمای خوبی انباشته باشند، پس از مرگ راهی آنجا می شوند. و از آنجایی که مرده تمام زمان اعطا شده به خود را صرف اعمال نیکو نماید، آنها استاد میشوند و به زمین برمی گردند. آنها که زندگی فوق وارسته داشته اند می توانند این چرخه را شکسته و "نیروانا" و حالت وجود ابدی را تجربه کنند.

بابلیان باستان اینطور تعلیم ندادند که هفت آسمان برای نسل بشر است. در عوض، آنها آسمانهای مختلف را به هفت سطح از فضا بین اتمسفر زمین و روح آسمانها تقسیم کردند. که ورای آنها زودیاک بود. هر کدام از این هفت آسمان با یک خدای مجزا و یک جسم آسمانی مرتبط بود: ماه، مرکوری، زهره، خورشید، مشتری، و زحل.

مورخان مطمئن نیستند که یهودیان ابتدا چه هنگام از آموزه های هفت آسمان بابلیان بهره برده باشند؛ ابراهیم ممکن است پیش از ترک اور در معرض این عقیده قرار گرفته باشد، یا محققین عبری ممکن است این را هنگام تبعید به بابل آموخته باشند. در هر دو صورت، خاخامها این اسطوره را با تلمود – که مطالب آنها ورای متن کتاب مقدس است – تلفیق نمودند. "آسمانهای" یهودی با همان اجسام آسمانی شامل ترکیبی از افراد، فرشتگان، شیاطین، نفیلیم، و پدیده طبیعی، مرتبط هستند و توسط آموزگاران تغییرات خاصی در آنها داده شده است. با پیشرفت علوم ستاره شناسی و هواشناسی، یهودیان هفت آسمان تحت الفظی را رد کردند و اکنون به آنها در قالب استعاره نگاه می کنند – بالآخره به هیچ طریقی تگرگ نمی تواند از مشتری به زمین ببارد.

اسلام هفت آسمان یهودیت را با داستانی از دین زرتشت ترکیب می کند. متن حدیث می گوید که چطور محمد به سفری در بین هفت آسمان می رفته. در هر آسمان یک موجود از انجیل یا برگزیده ای از اسلام را ملاقات کرده. قرنها پیش، مؤبد زرتشتی اردا ویراف ظاهراً همانند این سفر را به آسمان داشته است. هم در اسلام و هم در زرتشت، آسمانها سطوحی از بهشت هستند که برای نمازگزاران مؤمن کنار گذاشته شده است.

دانته آلیگیری افسانه بابلیان را با استعاره مسیحیان، هنگام نوشتن کمدی الهی ترکیب نموده است. در شعر حماسی دانته، هفت جسم آسمانی حتی طبیعت افضلی را تداعی می کنند. بالای این آسمانها، که صالحین پس از مرگ در آنجا پاداش می یابند، چهار سطح والاتر نیز هست. که آخرین آنها عرش اعلاست، مکان سکونت غیرمادی الوهیت.

انجیل چیزی در این باره نمی گوید که اعتقاد معتبری به هفت آسمان وجود دارد، اما کلمه آسمان خود می تواند معانی مختلف داشته باشد. معادل عبری "آسمان"، شماییم، تنها به شکل جمع ظاهر می شود و می تواند بمعنای "آسمان" (پیدایش 1: 8-9)، "فضای ماورا" (پیدایش22: 7)، یا "محلی که خدا سکونت دارد" (یوشع 2: 11) باشد. در عهد جدید، اورانوس یونانی می تواند بمعنای "مکان سکونت خداوند" (متی 12: 50) یا "این آسمان" (اعمال 10: 11) باشد. و پارادیسوس ("پردیس" یا "باغ") می تواند به مکانی اشاره داشته باشد که معتقدان مؤمن برای رستاخیز انتظار می کشند (لوقا 23: 43)، جایی که خدا اکنون در آن سکنی دارد (2 قرنتیان 12: 4)، یا خانه ابدی ما (مکاشفه 2: 7)

در 2 قرنتیان 12: 2 پولس می گوید او مردی را می شناسد (بنظر می رسد خود او باشد – او با شخص سومی سخن می گوید)  که او به "آسمان سوم" می رود. این "آسمان سوم" به سادگی اینجا به معنای خانه روحانی خداوند است، بر خلاف دو "آسمان" دیگر، جو و فضای ماورا است. این سه "آسمان" در 2 قرنتیان 12: 2 زمینی، میانی و آسمانی معرفی می شوند.

در زبان عامی، "آسمان هفتم" معنای "بهترین، و خوشحال ترین مکان را دارد"، اما انجیل هیچ اشاره ای به این ندارد که یک آسمان هفتمی در واقعیت وجود دارد. خدا وعده می دهد که همیشه ورای ما زندگی نخواهد کرد، بلکه او با ما در اورشلیم جدید (مکاشفه 21) زندگی خواهد کرد. و گرچه ما پاداشهایی در خور اعمالمان دریافت خواهیم کرد (مکاشفه 22: 12)، انجیل هرگز پیشنهاد نمی کند که ما از یکدیگر جدا خواهیم شد.

Recommended Resource:

Heaven by Randy Alcorn

کپی مقاله در بخش دوم برگرفته از وب سایت: www.gotquestions.org 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO