پیام های کشیش جلیل سپهر

فرق خاطره بازی با خاطره سازی

رای بدهید

فرق خاطره بازی با خاطره سازی

یکروزایی دلت میخواد برگردی به گذشتههای دور یعنی اون وقتایی که خیلیا هنوز بودن. خودتم جوانتر بودی. با خودت میگی خیلی اونروزا خوبتر بود.

بعد توی خاطراتت بچگیها و نوجوانیهات رو میبینی که اون روزا تک و تنها یه گوشه بی‌حوصله نشستی، دلت میخواد هر چه زودتر بزرگ بشی و برسی به این روزایی که الآن هستی و همین جوری اینقدر با یادآوری اون روزا خاطره بازی میکنی که تا چشم بهم بزنی این روزام میشه جزو اونروزا.

یه روزم میرسه که دندونای مصنوعیت رو میذاری تو دهنت که بتونی آب دهنتو به راحتی قورت بدی قرصاتو بخوری. اونوقت تازه خاطره‌بازی اصلی شروع میشه ولی این دفعه “خاطراتت با تو بازی میکنن نه تو با اونا”.

اونروزا توی خونۀ سالمندان یا خونۀ خودت یادت میاد
خیلی کارا باید انجام میدادی که ندادی.
خیلی جاها باید میرفتی که نرفتی.
خیلی چیزها باید میدیدی که ندیدی.
خیلی چیزا باید میگفتی که نگفتی.

میفهمی فرصتِ خیلی خنده‌ها؛ خیلی بی‌خیال شدنا؛ خیلی ساده رد شدنا؛ خیلی گذشت کردن و نادیده گرفتن و نشنیدنا رو از دست دادی و حالا وقتش تموم شده. چون یا اون آدما دیگه نیستند یا خودت دیگه توانایی و حال و حوصله و دل و دماغشو نداری. اونوقت یه آه بلند از عمیق‌ترین قسمت ته دلت میکشی که مغز استخونات رو میلرزونه و بخودت میگی ای‌کاش هر روز رو تو همون روز و با همون آدما زندگی میکردم.

پاشو دوست عزیز خاطره‌بازی با اونروزایی که نیستن رو ول کن. در سال جدید با اونایی که کنارت هستن خاطره‌سازی کن. چون خاطره‌بازی خطرناکتر از بازی کردن با دُمِ شیره. یهو برمیگرده همه فرصت هاتو بالا میکشه. پاشو که خیلی زود اینروزام میشه اونروزا. الآن پاشو فردا خیلی دیره.

جلیل سپهر
@jalilsepehr

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO